درسهایی از حوادث دردناک طبیعی
- nima negah
- Sep 3
- 3 min read

هموطنان عزیز، آیا ما جز تسلیت کاری میتوانیم؟
در حوادث فاجعهباری چون زلزله کنر حمایت دولتها و نهادها بسیار مهم است. چون در ساعات و روزهای نخستِ پس از حادثه حمایت فوری و وسیع نیاز است و این کار با حرکتهای خودجوش مردمی ممکن نیست.
کمکهایی که در روز نخست پس از حادثه به آسیبدیدگان میرسد، بسیار موثرتر از کمکهای روزها و ماههای بعد از است. چون با گذشت زمان سطح اضطرار کاهش مییابد و اثرگذاری کمکها نیز کمتر میشود.
با کمکهای روزهای اول جان آدمهای بیشتر نجات داده میشود. زخمیان زیادی با دریافت کمکهای اولیه نجات مییابند و اثرات روانی حمایتها نیز در ساعات و روزها اولیه بسیار جدیتر است.
با گذشت زمان همانطوری که در هرات، خوست، بدخشان و جاهای دیگر دیدهایم، کمکهای کلان و توجه دولتها و نهادها کاهش مییابد و ساکنان محل نیز تاحدودی از وضعیت اضطراری بیرون میشوند، ولی آثار اقتصادی و روانی حادثه سالها گریبان بازماندگان را رها نمیکند.
اگر با باشندگان منطقه در تماسیم، مسیر مطمینی برای کمک داریم، حتما اقدام کنیم. هزار افغانی یا ۱۰۰ دالر کمک ما میتواند جان کسی را نجات دهد و مهمتر از آن به جوانان و ساکنان محل انگیزه و نان و آب کافی برای کار و ایستادگی در برابر حادثه فراهم کند.
کار کمکرسانی در هستههای کوچک
کارهای جمعی چند نفری میتواند بسیار موثر تمام شود. اگر در گوشه و کنار جهان دو نفری و چند نفری دست به اقدام بزنیم و کانالهای معتبر برای حمایت و کار مستقیم در محل پیدا کنیم، اینطوری میتوانیم صدها هسته کوچک حمایتی ایجاد کنیم و بسیار فراتر از چند روز اول به مردم محل در بازسازی زندگی فروپاشیدهشان یاری برسانیم.
اگر بهطور مثال یک هزار تن از هموطنان ما، بخصوص آنعده باشندگان مناطق حادثهزده که در خارج زندگی میکنند و آنانی که با ساکنان این مناطق رفاقت، خویشاوندی و ارتباط دارند، بتوانند هستههای کوچک حمایتی را برای شش ماه پس از حادثه بسازند، آسیبدیدگان با سختی کمتر از عواقب فاجعهبار زلزله، سیل و دیگر آفتها عبور میکنند.
خلاصه این که کمکهای کوچک و فردی خود را جدی بگیریم. این کمکها مثل مالیات و عشر در سطح فردی کوچک ولی در آخر بسیار کلان و تاثیرگذار میشوند.
تنها چشمبهراه کمک دولتها و سازمانها نمانیم. خود ما اقدام کنیم. کمکها هرچه زودتر انجام گیرد بهتر است. ولی اگر به هر دلیلی فعلا نمیتوانیم کاری کنیم، یک هفته یا یک ماه بعد نیز به کمک ما و شما نیاز خواهد بود. زلزلهزدگان تا سالها بعد از حادثه به کمکهای مالی و حمایتهای روانی نیاز دارند.
درسی که از اتفاقاتی از این دست میگیریم:
۱. کشور ما در برابر آفات طبیعی بسیار آسیبپذیر است و با تغییرات جوی که جریان دارد، احتمال افزایش حوادث طبیعی خیلی زیاد است.
۲. نبود زیربناها و امکانات عامه از یکسو، و فقر ناتوانی مردم از سوی دیگر آسیبپذیری جامعه ما را بیشتر ساخته است.
۳. بیتعلیمی و عقبماندگی عوامل بسیار مهم وضعیت ناگوار کنونی است.
آدمهایی در وضعیت ما:
الف) خطرات را پیش از موقع شناسایی نمیتوانند.
ب) از خطرها آگاه نیستند، و آمادگی فردی و جمعی ندارند.
ج) بدون آمادگی با آفات مواجه میشوند و بسیار آسیب میبینند.
د) بعد از حادثه نیز امکانات و توانایی برآمدن از بحران و رنجهای ناشی از حادثه را ندارند.
برای بیرونشدن از این وضعیت چه میتوانیم؟
۱. باید تعلیم کنیم تا از خطرات آگاه شویم
۲. باید فرصت و آزادی تحقیق و کار را داشته باشیم تا برای مبارزه با فجایع آمادگی بگیریم.
۳. پیشرفته و صاحب امکانات باشیم تا اگر آسیب دیدیم، زخمهای خود را زودتر التیام بخشیم و خانه و راه و محله خود را بازسازی کنیم.
برای همه اینها به چه نیاز داریم؟
چگونه حکومتی باید داشته باشیم؟
نظام اجتماعی و سیاسی ملک ما باید چطور باشد؟
رابطه مردم و حاکمان چگونه باشد؟
مکتب و شفاخانه و دانشگاه ما باید چطور باشند؟
زنان چه جایگاهی در جامعه داشته باشند؟
مه بیشتر از این چیزی نمیگویم. همه ما باید به این سوالها فکر کنیم.
Comments